پـشـت يـك هـزار تـومـانـي نـوشـتـه بـود:
پـدر مـعـتـادم بـراي هـمـيـن پـولي كـه پـيـش تـوسـت
يـك شـب مـرا بـه دسـت صـاحـب خـانـه مـان سـپـرد...
خـدايـا چـقـدر مـي گـيـري ... !!
کـه بـگـذاري شـب اول قـبـر قـبـل از ايـنـکـه تـو ازم سـوال کـنـي ، مـن يـه چـيـزايـي ازت بـپـرسـم؟
خـــدايـــا اين روزا تموم که شد،
ميام ميزنم رو شونت!
ميگم:جنبه رو حال کردي..؟؟
بــــانو "حـــــوا " .... تو مگر سيب را پوست کندي خوردي ؟؟؟
که دنيا اينگونه پوست ما را ميکند!! ...
اين روزها هرکي منو ميبينه ميگه:واااي
خوش به حالت چقدر لاغر شدي.
رمز موفقيتت چي بوده؟
من فقط لبخند ميزنم
و تو دلم ميگم:سالها بازيچه شدن.....!
بعضيچيزها دستِ خودم نيست ...
مثلا دستاش...
ديشــب کــه خــوابـتــ را ديــدم تــو مــرا بــوسيــدي
از ديشـــب هـــر شــب
دور و بـــر قــرص هــاي خـــوابـــ ميپـلـکـــم
تـــا شــايـد...
تـــا شــايـد...
خــوابـتــ را ببينــــم
" خـــــوابــ هـــاي غيـــر مجـــاز "....!
بگذار آب شود
يخ قلبي که با
هووووووووووي تو
منجمد شد
هـرچـه طـولانـي تـر.... بـهـتـر....
مـسـيـر راه را مـيـگـويـم....
وقـتـي کـه تـو بـاشـي در کـنـارم....
پزشک توصيه کرده است بيش از پنج دقيقه لبانم را در لبانت رها نکنم
و بيش از يک دقيقه خود را در معرض آفتاب سوزان سينه ات قرار ندهم
پس لطفا
بيش از اين
ديگر مرا وابسته نکن .......!
يه وقت به سرت نزند! که شعرهايم را بتکاني…
چرا که رسوا خواهم شد…!
و همه خواهند ديد!!
لحظه لحظه تو را” ميان واژه هايم!!!…
شبيه کسي شده ام
که پشت دود سيگارش
با خود مي گويد :
بايد ترک کنم !
سيگار را ،
خانـــه را ،
زندگي را ،
و باز پُــکــي ديگر مي زند
مــَــــــن...
شيفتـــــــه ي آن بوســـه ي
هول هولــَـــــکي ام
کـــِـه
ديرت شده اما
از خِــيــــــــرَش نمي گـُـــــــذري
شـــــايد اين حس خفقان تنهايي را با قطــــــرات بــــــاران قسمت كنم ....
خدا خير بدهد کفش هاي بندي را...
که رفتنت را...
که رفتنم را...
به تاخير مي اندازد...
من حرفهاي زيادي براي گفتن دارم ...
چشـمـهايم را ورق بــزن
.
.
.حرفـهاي ناگفته ام را خــودت بخوان.....
لب هايت
بوي ِ سيب ميدهـد
ميخـواهي آدمـــــم کني ؟!!!!!!
وقتي دست فشرديم و قول داديم ..فقط دست تو مــــــــردانه بود و قول من . . . !
سر راه که ميروي،
"من" را هم جمع کن پشت در بگذار . . .
شکسته ام
يادته گفتي به شرافتم قسم تا آخرش هستم؟
شرافتت پيش من گرو مونده . . . . . . .
حالا با عشق جديد چيکار ميکني بـــــــي شــــــرف؟
سرت را بالا بگير ...
سينه ات را سپر کن و صدايت را بنداز ته حلقت
و فرياد بزن: " من فراموشش کردم "
و بعد راست دماغت را بگير و تا ته برو ... . . .
پينوکيوي بيچاره !
دروغ مــيگفتند کـــه
گشتيم ، نــبــود
نــگــرد ، نـيست
مـــا گشتيــم ،
"بــــود"
ولــــي فـُسيـل شده بــــود!
ميخواهم بروم يک گوشه بنشينم
پشت به دنيا کنم
پاهايم را بغل بگيرم
و
بلند بلند بگويم:
من ديگر بازي نميکنم
ببخشم کساني را که هر چه خواستند با من با دلم با احساسم کردند
ومرا در دوردست خودم تنها گذاردند
و من امروز به پايان خودم نزديکم...
پروردگارا به من بياموز در اين فر صت حياتم آهي نکشم براي کساني که دلم را شکستند
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اس ام اس ، جملات فوق العاده زیبا و احساسی ، ،
برچسبها:













































